سلام ای ناله ی باروون
یادته روزی که رفتی داشت بارون میومد
بدون هیچ توضیحی
بدون اینکه حتی منو به خدا بسپاری و...
بدون اینکه به من اجازه بدی تو آغوشم بگیرمت و بگم:
خداحافظ عزیزم
مراقب عشقم باش،مراقب چشم هام که داری با خودت می بری،مراقب دلم که نذاشتی سر جاش بمونه،مراقب باش بارت سنگینه...
تمام عمرم رو با خود میبری
تمام لحظه لحظه ی رویایی که با تو ساختم و حالا نمی تونم با کسی تقسیمش کنم
نذاشتی بهت بگم
مراقب سرزنش های خانواده ام باش که بعد رفتنت بهم میزنند
مراقب اشک هایی که تو دعای سحرهام ریختم تا سالم بمونی باش
مراقب ...
مراقب عشقم باش
آره نذاشتی بگم
هرچند اگر توام این فرصتو میدادی من مات و مبهوت نگاهت میکردم و فقط میگفتم:
چرا؟؟؟
بعدشم بدون هیچ حرفی تو میرفتی...
درست مثل اونشب،وقتی که دل من و آسمون یکی شد!
یادته داشت بارون میومد؟